آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت صد و بیست و هشتم
زمان ارسال : ۱۵۰ روز پیش
آسمان به رسم عادت،کت سیاهش را بر تن کرده بود.انگار کت همیشگیاش نبود!سیاهتر بود! درست مثل دنیای تیر و تاریک بردیا!
میخواست به خانهشان برود تا محبوبه و بهار را از تصمیم ناگهانیاش آگاه کند.منتها در میان راه پشیمان شد.میدانست اگر مسئله ازدوا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
توضیحاتی در مورد جلد دوم آخرین گلوله:
جلد دوم رمان به نام "بازگشت گلوله"
در بخش آنلاین دنیای رمان پارت گذاری خواهد شد💙
روزهای سه شنبه و جمعه🤍
در ژانر مافیایی،عاشقانه و درام!
البته باید بگم در این جلد هم پارت های رازآلود و مهیج خواهیم داشت❤️
جلد دوم از لحاظ زمانی به موازات آخرین گلوله هست و در زمان گذشته رخ میده.البته باید عرض کنم در اواسط رمان، به زمان حال برمی گردیم و شاهد اتفاقاتی هستیم که پس از جلد اول در حال رخ دادن هست💜
بازگشت گلوله،روایت کننده زندگی برسام و رز هست.علاوه براین قراره شاهد حضور کارکتر های جدیدی هم باشیم💚
درسته جلد دوم ادامه جلد اول هست؛ اما توصیه می کنم
موقع خوندنش، به چشم یک داستان تازه بهش نگاه کنید...چون این جلد هم ماجراهای خاص و مهیج خودش رو داره و سایر کارکتر های جلد اول هم در اواسط رمان به برسام و رز ملحق میشن🧡
امیدوارم در جلد دوم هم همراه من باشید تا بتونیم در کنار همدیگه لحظات قشنگی رو رقم بزنیم💛✨
ارادتمند شما
نیلوفر سامانی
💥مژده مژده💥
برای دوستانِ عزیزی که منتظر پایان رمان بودن مژده دارم😁
آخرین گلوله در پارت ۱۷۶ به اتمام رسید و تا دیر نشده به رمان سر بزنید و پارتها رو پشت سر هم بخونید😍❤️
البته پیشنهاد میکنم کنارتون حتما یه لیوان آب قند داشته باشید....چرا؟؟
چون پارتهای بسیار مهیج و نفسگیری در پیش دارید و تا خودِ پارت ۱۷۶ قراره حسابی سوپرایز بشید😉
امیدوارم از خوندنش لذت ببرید❤️
قراره معادلات ذهنیتون حسابی بهم بریزه...😎
دوستان عزیزی که توسط دنیای رمان بلاک شده بودند و قادر به ارسال نظر نبودن،از این پس امکانِ ارسال نظر براشون فراهم شده و تمامی بلاکیها لغو شدند🌹
😍سلام سلام😍
پارت ۱ تا ۶ جلد دوم "بازگشت گلوله"
در دنیای رمان قرار گرفت❤️✨️
جلد دوم رو حتماً به کتابخونه اضافه کنید تا اطلاعیه های مربوطه رو دریافت کنید🌹
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
❤️😍
۲ ماه پیشنفیسه
00بردیا و دلارا
۵ ماه پیشنفیسه
00جدا میشن اینا
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بردیا و ثامر؟
۵ ماه پیشarezoo
00مرسی گلم 😍😍
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
داشتم بهت فکر میکردم. گفتم آرزو کم نیستش که یهو اسمت رو دیدم😍❤️
۵ ماه پیشarezoo
00قربونت😍😍
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
❤️🫂
۵ ماه پیشثریا
10واقعا لذت بردم اولین باره اینجور با آرامش کنار همن 🤧🥲🥺🌹 بردیا به سختی سرپاست با این همه مشکل هرکی که باشه کم میاره 😭😭
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
حقیقتا منم از کنار هم بودنشون لذت بردمم.چون بردیا کلا سرسازگاری نداره😂
۵ ماه پیشآمینا
00بردی جونم غصه نخور آهیر میکشتت راحت میشی از بی وفایی این مثلا خانواده🥲🥲🥲 اینقدری که داره زجر میکشه راضی به مرگش شدم میبینی نیلوفر خودم دارم گریه میکنم براش😭😭
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
الهی🥺❤️نبینم گریه کنی❤️🫂 بنده خدا واقعا زیادی اذیته...🥲
۵ ماه پیشآوا
10واییییییییییی عاشقت نیلوفر جونم واقعا خیلی قشنگ بود مخصوصا وقتی ثامر با لبخند به بردیا نگاه. میکرد خیلیییییییی باحال نوشتی انگار منم اونجا بودم❤️💋😍
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
شما که عزییییییز دلی منی🫂❤️😍 اولین رابطه پدر و پسریشون بود🥺
۵ ماه پیش
آزاده دریکوندی
00💚💚